سلام و درود
زیبا سلام !
زیبا هوای حوصله ابریست ،
چشمی از عشق ببخشایم تا رو به آفتاب بشوید
دلتنگی مرا !
زیبا !
هنوز عشق در حول و حوش چشم تو می چرخد ،
از من مگیر چشم !
دست مرا بگیر و کوچه های محبت را با من بگرد !
یادم بده چگونه بخوانم تا عشق در تمامی دلها معنا شود !
یادم بده چگونه نگاهت کنم که طری بالایت در تندباد عشق نلرزد !
زیبا !
آنگونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس می کنم ،
آنگونه عاشقم که نیستان را یکجا هوای زمزمه دارم ،
آنگونه عاشقم که هر نفسم شعر است !
زیبا !
چشم تو شعر است ،
چشم تو شاعر است ،
من دزد شعرهای چشم تو هستم !
زیبا !
کنار حوصله بنشین ،
بنشین مرا به شط غزل بنشان !
بنشان مرا به منظره عشق ،
بنشان مرا به منظره باران ،
بنشان مرا به منظره رویش ،
من سبز می شوم !
زیبا !
ستاره های کلامت را در لحظه های عاشق من ببار !
بر من ببار تا که برویم بهاروار ،
چشم از تو بود و عشق ،
بچرخانم بر حول این مدار !
زیبا !
تمام حرف دلم این است :
من عشق را به نام تو آغاز کردم ،
در هرکجای عشق که هستی ،
آغاز کن مرا ! . . .
دوشنبه 23 اسفند 1389 - 6:13:54 PM